بقلم دادن. [ ب ِ ق َ ل َ دَ ] ( مص مرکب ) بقلم گرفتن. کنایه از نوشتن. ( آنندراج ) : دادسیم و زر خود نرگس شهلا بقلم پیش چشم تو که غارتگر این بسیار است.شفیع اثر ( از آنندراج ).و رجوع به مجموعه مترادفات ص 360 شود.