بقدر بردنم نه بار بر من
منه بیش از کشش تیمار برمن.
نظامی.
- بقدر احتیاج ؛ برحسب حاجت و ضرورت. ( ناظم الاطباء ).- بقدر امکان ؛ به اندازه ای که ممکن است. ( ناظم الاطباء ).
- بقدر طاقت ؛ به اندازه طاقت و موافق طاقت. ( ناظم الاطباء ). بقدر توان و کشش.
- بقدر مراتبش ؛ برحسب درجاتش و بملاحظه قابلیتش. ( ناظم الاطباء ). به اندازه مراتب کسی. بنابر درجات و قابلیت و شایستگی او.