بقبند

پیشنهاد کاربران

بُقبَند:پشتی پیچیده در چادر شب. کرباسی که رختخواب درآن پیچند. پوشش دور رختخواب.
نمونه:مرد چوپان تکیده و کشیده تر از معمول می نمود تکیه به بقبند داده بود. ( کلیدر ج۸ص ۲۱۸۸ )
محمدجعفر نقوی
بُقبند/ b�ghbănd : رختخواب پیچ، پشتی پیچیده در چادر شب.
مانند: کرسی گرم؛ چندان گرم که نادعلی لحاف از روی زانوها واپس زده و به بقبند تکیه داده بود.
کلیدر
محمود دولت آبادی
بق - بند/bog - band ( ا. مر. ) ۱ - پارچه ی دست بافت برای روانداز، چادر شب. ۲ - سفره ی پارچه ای . ۳ - بسته ی لباس
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگ واژگان تبری
زیر نظر: جهانگیر نصری اشرافی

بپرس