بَقایی کرمانی، مظفر (کرمان ۹۲/۱۲۹۰ـ۱۳۶۶ش)
بَقایی کرمانی، مظفر
رهبر حزب زحمتکشان ایران. فرزند میرزا شهاب راوری. از مشروطه طلبان و رئیس فرقه (حزب) دموکرات کرمان، نمایندۀ مجلس چهارم و از مؤسسان حزب سوسیالیست بود. مظفر بقایی پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه در کرمان و تهران، در ۱۳۰۸ برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در ۱۳۱۷ پس از گذراندن دورۀ دکتری تعلیم و تربیت و فلسفه از دانشگاه پاریس به ایران بازگشت و به دبیری اشتغال یافت. در ۱۳۲۶ به عنوان نمایندۀ مردم کرمان به مجلس پانزدهم راه یافت. در فروردین ۱۳۲۸ در استیضاح ساعد و در تیر همان سال در مخالفت با لایحه گس ـ گلشائیان به چند تن دیگر از نمایندگان اقلیت مجلس پیوست. در شهریور ۱۳۲۸ روزنامه شاهد را انتشار داد و در مهر همان سال درپی تحصن در دربار در اعتراض به فقدان آزادی انتخابات، در شمار یکی از بیست تنمؤسسانجبهۀ ملی ایران قرار گرفت. با تجدید انتخابات مجلس شورای ملی، بقایی ـ پس از مصدق ـ به عنوان نمایندۀ دوم تهران در مجلس شانزدهم مجلس شورا انتخاب شد. در اردیبهشت ۱۳۳۰ با همکاری خلیل ملکی، حزب زحمتکشان ملت ایران را تشکیل داد که در آغاز از احزاب متشکله جبهه ملی ایران و از حامیان مصدق بود. در ۱۳۳۱ وی به مخالفت با مصدق برخاست. با جدایی جناح وفادار به مصدق به رهبری ملکی از این حزب و تشکیل نیروی سوم از سوی آنان، حزب زحمتکشان به رهبری بقایی از جبهه ملی خارج شد و در برابر آن ایستاد. دکتر بقایی در انتخابات دوره هفدهم نیز به نمایندگی مردم تهران به مجلس رفت و در صف اقلیت مخالف مصدق قرار گرفت. بقایی در توطئه های مختلف علیه مصدق از جمله واقعه ۹ اسفند ۱۳۳۱ و قتل افشار طوس و نهایتاً زمینه چینی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نقش مؤثری داشت. وی پیش از کودتای ۲۸ مرداد بازداشت و درپی وقوع کودتا آزاد شد. در ۱۳۳۴ دستگیر و چندی پس از آزادی بار دیگر بازداشت شد و یک سال در زاهدان در تبعید به سر برد. پس از بازگشت از تبعید یک بار دیگر زندانی شد. حزب زحمتکشان او در این سال ها به فعالیت خود ادامه می داد. بقایی در ۱۳۳۹ جمعیت پاسداران آزادی را تشکیل داد و در دوره بیستم کاندیدای نمایندگی مجلس شد اما دستور رأی گیری در این شهر صادر نگردید. در همان سال دو بار دستگیر شد که بار دوم قریب یک سال در زندان به سر برد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۱۳۵۹ش دستگیر شد و پس از آزادی در ۱۳۶۴ به امریکا رفت و پس از بازگشت به ایران در فروردین ۱۳۶۶ در کرمان بازداشت شد و به زندان افتاد و همان سال درگذشت.
بَقایی کرمانی، مظفر
رهبر حزب زحمتکشان ایران. فرزند میرزا شهاب راوری. از مشروطه طلبان و رئیس فرقه (حزب) دموکرات کرمان، نمایندۀ مجلس چهارم و از مؤسسان حزب سوسیالیست بود. مظفر بقایی پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه در کرمان و تهران، در ۱۳۰۸ برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در ۱۳۱۷ پس از گذراندن دورۀ دکتری تعلیم و تربیت و فلسفه از دانشگاه پاریس به ایران بازگشت و به دبیری اشتغال یافت. در ۱۳۲۶ به عنوان نمایندۀ مردم کرمان به مجلس پانزدهم راه یافت. در فروردین ۱۳۲۸ در استیضاح ساعد و در تیر همان سال در مخالفت با لایحه گس ـ گلشائیان به چند تن دیگر از نمایندگان اقلیت مجلس پیوست. در شهریور ۱۳۲۸ روزنامه شاهد را انتشار داد و در مهر همان سال درپی تحصن در دربار در اعتراض به فقدان آزادی انتخابات، در شمار یکی از بیست تنمؤسسانجبهۀ ملی ایران قرار گرفت. با تجدید انتخابات مجلس شورای ملی، بقایی ـ پس از مصدق ـ به عنوان نمایندۀ دوم تهران در مجلس شانزدهم مجلس شورا انتخاب شد. در اردیبهشت ۱۳۳۰ با همکاری خلیل ملکی، حزب زحمتکشان ملت ایران را تشکیل داد که در آغاز از احزاب متشکله جبهه ملی ایران و از حامیان مصدق بود. در ۱۳۳۱ وی به مخالفت با مصدق برخاست. با جدایی جناح وفادار به مصدق به رهبری ملکی از این حزب و تشکیل نیروی سوم از سوی آنان، حزب زحمتکشان به رهبری بقایی از جبهه ملی خارج شد و در برابر آن ایستاد. دکتر بقایی در انتخابات دوره هفدهم نیز به نمایندگی مردم تهران به مجلس رفت و در صف اقلیت مخالف مصدق قرار گرفت. بقایی در توطئه های مختلف علیه مصدق از جمله واقعه ۹ اسفند ۱۳۳۱ و قتل افشار طوس و نهایتاً زمینه چینی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نقش مؤثری داشت. وی پیش از کودتای ۲۸ مرداد بازداشت و درپی وقوع کودتا آزاد شد. در ۱۳۳۴ دستگیر و چندی پس از آزادی بار دیگر بازداشت شد و یک سال در زاهدان در تبعید به سر برد. پس از بازگشت از تبعید یک بار دیگر زندانی شد. حزب زحمتکشان او در این سال ها به فعالیت خود ادامه می داد. بقایی در ۱۳۳۹ جمعیت پاسداران آزادی را تشکیل داد و در دوره بیستم کاندیدای نمایندگی مجلس شد اما دستور رأی گیری در این شهر صادر نگردید. در همان سال دو بار دستگیر شد که بار دوم قریب یک سال در زندان به سر برد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۱۳۵۹ش دستگیر شد و پس از آزادی در ۱۳۶۴ به امریکا رفت و پس از بازگشت به ایران در فروردین ۱۳۶۶ در کرمان بازداشت شد و به زندان افتاد و همان سال درگذشت.