بقاری.[ ب ُ را / ب ُق ْ قا را ] ( ع اِ ) بلا و بدبختی. ( از ناظم الاطباء ). بلا. ( منتهی الارب ). داهیه. ( اقرب الموارد ). بلا. ( آنندراج ). || دروغ صریح. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). کذب. ( اقرب الموارد ).بقاری. [ ب َق ْ قا ] ( ص نسبی ) منسوبست به بقر که گاوداری را افاده میکند. ( از سمعانی ).