دیکشنری
مترجم
بپرس
بغم
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بغم. [ ب ِ غ َ ] ( ص مرکب ) دلتنگ و فرومانده باشد. ( سروری ) ( اوبهی ).
گویش مازنی
/baghem/
گیاهی که از آن رنگ متمایل به بنفش حاصل نمایند - مطلق رنگ نیز می باشد
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب]
ریشه کلمه:
ب (۲۶۴۹ بار)
غمم (۱۱ بار)
wikialkb:
بِغَم
پیشنهاد کاربران
روستایی در 30 کیلومتری اردستان
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها