بغرنجی

/boqranji/

معنی انگلیسی:
abstruseness, difficulty, elaborateness, intricacy

مترادف ها

puzzlement (اسم)
حیرت، سرگشتگی، بغرنجی

complexity (اسم)
پیچیدگی، بغرنجی، درهمی، هم تافتی

complication (اسم)
سختی، پیچیدگی، بغرنجی

intricacy (اسم)
پیچیدگی، بغرنجی، ریزه کاری، تودرتویی

snarl (اسم)
گرفتاری، گره، بغرنجی، تله، شوریدگی، کمند، گوریدگی

complicacy (اسم)
پیچیدگی، بغرنجی، کار پیچیده

فارسی به عربی

تعقید , زمجرة

پیشنهاد کاربران

بپرس