بغدادی عبدالقادر بن عمر

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] «بَغْدادی، عبدالقادر بن عمر بن بایزید بن احمد» 1030-1093ق، ادیب و لغت شناس بود. وی در بغداد متولد شد و در همین شهر به تحصیل پرداخت. علاوه بر زبان فارسی، زبان ترکی را نیز فراگرفت و هنگام خروج از بغداد، هر سه زبان عربی، ترکی و فارسی را نیک آموخته بود. در آن روزگار زبان فارسی گسترش چشم گیری داشت و از دربار عثمانی- که سلاطین آن به فارسی شعر می گفتند- تا دربار هند و امیران ترک و مغول آسیای مرکزی، زبان فرهنگ و ادب بود. در شهر بغداد نیز بی گمان انبوهی ایرانی و عرب آشنای به زبان فارسی می زیستند. آشنایی عبدالقادر با زبان فارسی، به سبب نگارش لغت شاهنامه و نقل اخبار فرس، از حد آموزش های مدرسه ای بسی فراتر رفته بود.
بغدادی در 8 سالگی به دمشق رفت و نزد محمد بن یحیی فرضی به تکمیل دانش عربی خود پرداخت، سپس به محمد بن کمال الدین حسینی شیخ آل حمزه نقیب آن جا پیوست و مورد عنایت او قرار گرفت؛ تا آن جا که شیخ در محله ای، معروف به زقاق النقیب در مسجدی روبه روی دارالنقیب مکانی به او اختصاص داد. او پس از سالی اقامت در دمشق، در 1050ق به قاهره رفت و با شهاب الدین خفاجی صاحب «ریحانة الالباء» آشنا شد و از او تفسیر، حدیث و ادب آموخت و اجازه روایت گرفت. در الازهر نیز نزد استادانی چون شیخ یاسین حمصی، نورالدین شَبر امَلَّسی و برهان الدین ابراهیم مأمونی دانش آموخت. اما استادان بزرگ بغدادی خفاجی و یاسین حمصی بودند که او پیوسته در «خزانة الادب» با عنوان «شیخنا» از آنان نام برده است. عبدالقادر در عنفوان جوانی مقامات حریری و بسیاری از دیوان های شعرای عرب را حفظ داشت و از گونه های مختلف ادب، ایام العرب، نقد شعر و جز آن ها آگاه بود. رتبه علمی وی چنان بود که حتی خفاجی با همه عظمت و مقام علمیش در برخی مسائل غریبه به او رجوع می کرد.
بغدادی چنان شیفته مصر شده بود که تا1077ق در آن جا ماند. وی در این مدت، بخش عظیمی از «خزانة الادب» تا شاهد 69 را نوشته بود؛ سپس راهی استانبول شد و پس از چند ماه اقامت در آن جا، بار دیگر به قاهره رفت. وی در مصر به ابراهیم پاشا کتخدا که از طرف دولت عثمانی والی مصر بود، تقرب یافت. پاشای مصر چنان شیفته بغدادی شد که پس از چند سال 1085ق وقتی از سمت خود معزول شد و به دیار خود بازمی گشت، بغدادی را نیز با خود برد. عبدالقادر در «ادرنه» به وزیر احمد پاشا بن محمد کوپریلی، از رجال دولت تقرب یافت و او که شیفته رجال علم بود، بغدادی را مورد توجه خویش قرار داد. بغدادی نیز حاشیه خود بر شرح بانَت سُعاد از ابن هشام را به وی تقدیم کرد. در همین اثنا، با سلطان محمد بن سلطان ابراهیم آشنا شد و «خزانة الادب» را به نام این سلطان کرد. وی در طول اقامت در ادرنه، با محبی صاحب «خلاصة الاثر» که پدرش با بغدادی سابقه دوستی داشت نیز دیدار کرد. وی در آن جا سخت مورد احترام مردم بود. عبدالقادر سرانجام به قاهره رفت و در همان جا درگذشت.
شرح شواهد مغنی اللبیب، شرح شواهد شرح التحفة الوردیة، لغت شاهنامه، خزانه الادب و لب لباب لسان العرب و....
خزانة الأدب و لب لباب لسان العرب / نوع اثر: کتاب / نقش: نویسنده
لغت شاهنامه / نوع اثر: کتاب / نقش: نویسنده

پیشنهاد کاربران

بپرس