لغت نامه دهخدا
- بغاوت کردن ؛ حمله کردن و یورش آوردن. ( ناظم الاطباء ).
|| آزردن و جفاکردن. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
سپاه تازه برانگیزم از ولایت عشق
که در حرم خطری از بغاوت خرد است
اقبال
که در حرم خطری از بغاوت خرد است
اقبال