بعینها. [ ب ِ ع َ ن ِ ] ( ع ق مرکب ) بعینه. عیناً. رجوع به بعینه شود : فتح و ظفرما را بوده لشکر اعدا مقهور و مکسور شوند و حال بعینها همان بود مگر آنکه شهزاده زود بصلح درآید و راضی شد. ( تاریخ غازانی چ 1358 هَ. ق. انگلستان ص 63 ).
فرهنگ فارسی
عینا درست مانند ( در مونث و جمع بکار بود ) . یا بعینه .