بعید العهد

فرهنگ فارسی

۱- شناسایی کسی از دیرباز مقابل قریب العهد . ۲- کسی که دوستان و آشنایان و خویشاوندان خود یا محلی را دیر بدیر دیدار کند : سلطان از دارالملک مرو بسمرقند شد تا ولایت مطالبه و ضبط کند که بدان طرف بعید العهد شده بود . یا بعید العهد بودن نسبت بمطلبی . دانسته بودن آن سابقا و فراموش کردن آن بعدا .

پیشنهاد کاربران

بعیدالعهد بودن سستی بی حوصلگی فراموش کردن بر پیمان و عهد ها یا بی میلی در انجام امور یا ناپایداری بر پیمان هایی که در گذشته بسته است مثال دیر به دیر به دیدار خانواده ی فامیل رفتن
زمان طولانی باشد
چند وقت از اتفاق افتادن آن گذشته باشد

بپرس