بعوله

لغت نامه دهخدا

( بعولة ) بعولة. [ ب ُ ل َ ] ( ع اِ ) ج ِ بَعْل. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ) ( ترجمان علامه جرجانی ص 27 ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به بعل شود.

بعولة. [ ب ُ ل َ ] ( ع مص ) شوهر گردیدن مرد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). شوهر گردیدن. ( آنندراج ). و رجوع به همین متن شود. || سرکشی نمودن از کسی : بعل علیه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

پیشنهاد کاربران

بپرس