نزد مخدوم فضل تو نقص است
پیش مزکوم مشک تو بعره است.
خاقانی.
بعره را ای کنده مغز کنده مخ زیر بینی بنهی و گویی که اُخ.
خاقانی.
ای قوم سر خار بیابان که کند تیزوآن بعره بز را که کند گرد بمعبر.
قاآنی.
|| خشم برای خدا. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).بعرة. [ ب َ ع َ رَ ] ( ع اِ ) سر نره. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). سر نره و حشفه. ( ناظم الاطباء ).