بعد از

/ba~daz/

برابر پارسی: پس از

معنی انگلیسی:
after, beyond, following, past, subsequent, next, upon

مترادف ها

posterior (صفت)
بعد از، عقبی، عقب تر، موخر، دیرتر، پسی

after (قید)
پس از، بعد از، عقب، در عقب، به تقلید، به یادبود

then (قید)
بعد از، سپس، پس، بعد، انگاه، در ان هنگام، در انوقت، انوقتی

behind (قید)
بعد از، عقب، پشت سر، عقب تراز

فارسی به عربی

منذ
بعد , وراء

پیشنهاد کاربران

در زبان ساسانی واژه فراز برابر این واژه تازی بکار گرفته میشد
فراز اینکه ( بعد از اینکه ) ما رسیدیم آنجا
پشت سر ، دیرتر

بپرس