( بظارة ) بظارة. [ ب َ / ب ُ رَ ] ( ع اِ ) تِلاق. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). کناره فرج. ( مهذب الاسماء ). بظر. بیظر. چوچوله. دلاغ. || آنچه را که خافضه از زن قطع میکند. ( ناظم الاطباء ). آنچه که ختانه بگذارد از زن. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). || بلندی میان لب بالا که اندکی دراز شود و آن مرد را ابظر خوانند. ( آنندراج ). تندی میان لب پایین. ( ناظم الاطباء ). تندی میان لب بالایین. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). بلندی میان لب فرودین. ( مهذب الاسماء ). || سر پستان گوسپند. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). || بظارة الشاة؛ تندی کناره فرج گوسپند. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ).بظاره. [ ب ِ رَ ] ( ع اِ ) آواز و صدای لب در هنگام بوسه. ( ناظم الاطباء ).