بطوع
لغت نامه دهخدا
- بطوع و رغبت ؛ بدل و جان. بچشم. برضا و رغبت. بمیل. و رجوع به طوع شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
ما سر اینک نهاده ایم بطوع
تا خداوندگار را چه سرست
سعدی
تا خداوندگار را چه سرست
سعدی
بطوع و رغبت : به میل و اراده
" و وی اقرار کرد بفروختنِ آ ن بطوع و رغبت ، . . . "
تاریخ بیهقی ، دکترفیاض ، ۱۳۸۴، ص ۲۳۰
" و وی اقرار کرد بفروختنِ آ ن بطوع و رغبت ، . . . "
تاریخ بیهقی ، دکترفیاض ، ۱۳۸۴، ص ۲۳۰