بطور خودکار

مترادف ها

automatically (قید)
بطور خودکار، بصورت خودکار، خودبخود، بطور غیرارادی

فارسی به عربی

آلیا

پیشنهاد کاربران

خودبه خود، به خودی خود،
خواهی نخواهی، چه بخواهیم چه نخواهیم،
خودکاروار
اکثریت واغلبیت مردم با شنیدن حرفهای دیگران؛ بطور خودکار وناخودآگاه با معلومات که درذهنشان
انباشته کردن مقایسه میکنند:
اگه مطابقت دارد؛ تاییدیه ورضایت نشان میدن!
امّا مصیبت واقع میشه وقتیکه باهم مطابقت ندارد: مغزشان سعی میکنند با تمام قدرت هوش خود
...
[مشاهده متن کامل]

بطور خودکار کلمات نامقبول ومتعارض با کلمات وجملات در ذهنشان جابجا میکنند یا سانسور ( حذف وقطع ) یااضافه می انجامند واصرار میکنند که این حرفهارا که میزنند آنچه که شنیدند نه چیزی دیگر.
این آشوفتگی ذهنی مصیبت وار وباعث مشکلات مُتعدده در جامعه وبالاخص وقتیه شهادت میدن در
دادگاه یا در حضور مأمور انتظامی.
قبل از گفتنن یا نوشتن هر چی باید تمرین کنید به خوبی گوش دادن.
ودیگران را بدبخت نکنید وتهمت سهوی نکنید!
- مثال:
یه روزی داشتم برای پچه ها عکس "سیّاره" کُره زحل را نشان میدم وساعت رصد را توضیح میدم.
یکی از فاصله دو متری یه " فضولی" شنیدودخالت کرد وسریعا کلّه اش ( بدون اجازه ) در تلسکوپ گذاشت و ماه را دید وبلا فاصه شروع به تهمت زدن وگفت"اینه ماه هست نه زحله!؛ پچه ها گول میزنی!"
وبالطبع جواب ابلهان وفضولها را "خاموش".
بدتر از این اتفاقات بمراتب تجربه کردم.

بپرس