[ویکی نور] «بَطَل فخ، الحسین بن علی بن الحسن بن الحسن بن الحسن بن علی بن أبی طالب(ع) أمیر مکة و فاتحها» که به معنای قهرمان فخّ است، از آثار سودمند- فرزند ارشد علامه عبدالحسین امینی صاحب الغدیر- شیخ محمد هادی نجفی امینی (تبریز 1310- 1379ش) است که به زبان عربی، موضوع قیام قهرمانانه و ظلم ستیزانه شهید فخّ در سال 169ق در مکه را از نظر تاریخی و سیاسی به صورت علمی و مستند نوشته و مورد بحث و تحلیل تاریخی قرار داده است.
این کتاب از مقدمه نویسنده و چند بحث تشکیل شده که از آن جمله است: 1- انقلابیِ فخّ، 2- انقلاب علویان در تاریخ، 3- تأثیر انقلاب علویان بر دو دولت اموی و عباسی، 4- سیاست عباسیان در برابر انقلاب علویان، 5- خاموش کردن شعله انقلاب با ابزارهای قلع و قمع و ترساندن، 6- آمار حسنی هایی که به دست عباسیان زندانی و کشته شدند، 7- مقتل شهید فخّ، 8- گریه امام(ع) بر او، 9 مرثیه ای بر شهدای فخّ.
درباره محتوای این اثر چند نکته گفتنی است:
نویسنده در مقدمه اش -که آن را در نجف نوشته ولی تاریخ نگارشش را معین نکرده- با یادآوری این نکته که حضرت امام جواد(ع) فرموده است که بعد از واقعه شهادت امام حسین(ع)، برای ما هیچ واقعه ای بزرگ تر از فخّ نیست، افزوده است: کتاب حاضر که تقدیم می شود، عرضه و گزارشی تاریخی از حادثه ای بزرگ و واقعه ای دلخراش است که در نیمه دوم قرن دوم هجری در محلی در مکه معروف به وادی فخّ روی داده است. در این اثر، واقعه مذکور را از جنبه تاریخی و شرائط سیاسی و اجتماعی بررسی کرده ام و در پایان در مورد عوامل اصلی این قیام پژوهش کرده ام که در آن، جمعی از فرزندان رسول الله(ص) قربانی شدند و در آن رهبر علویش امیر مکه و فاتح آن یعنی «ابوعبدالله حسین بن علی بن حسن بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب(ع)» که در سال 169ق به درجه شهادت رسید. این واقعه از آغاز تا پایان همچنان که خواهید دید همانند قیام حضرت امام حسین(ع) است ....
بر طبق پژوهش نویسنده، فرزندان خاندان ابوطالب(ع) با همه کثرت و پراکندگی شان در شبه جزیره عربستان در زمانهای پیاپی هرگاه که فرصت می یافتند و شرائط را آماده می دیدند قیام می کردند و دشمنانشان را تهدید می کردند و شکست دولت غاصب و شکستن شوکت و جلال آن را شجاعانه و با تدبیر، هدف خود قرار داده بودند. گاه و بی گاه شورش و قیامی می شد و مردم را جذب می کرد و خلافت را می لرزاند و عباسیان که با نیروی علویان و دعوت صادقانه آنان و اطمینان مردم به آنها توانسته بودند امویان را نابود کنند و مردمان را به سوی خود بخوانند، اگر می خواستند آشکارا با آنان مقابله کنند و پاسخشان را با شمشیر بدهند، مشکل بیشتر می شد. در این هنگام باید کاری صورت می گرفت و عباسیان چنین تدبیر و سیاست کردند که به بهانه سرکوب برخی از بقایای امویان که در گوشه و کنار سر به شورش نهاده بودند، از ابزارها و تاکتیک های گوناگون بهره بردند و همه شورشیان و قیام کنندگان و از جمله علویان را نیز مدیریت کردند و سرانجام دمار از روزگارشان برآوردند و قلع و قمعشان کردند ....
این کتاب از مقدمه نویسنده و چند بحث تشکیل شده که از آن جمله است: 1- انقلابیِ فخّ، 2- انقلاب علویان در تاریخ، 3- تأثیر انقلاب علویان بر دو دولت اموی و عباسی، 4- سیاست عباسیان در برابر انقلاب علویان، 5- خاموش کردن شعله انقلاب با ابزارهای قلع و قمع و ترساندن، 6- آمار حسنی هایی که به دست عباسیان زندانی و کشته شدند، 7- مقتل شهید فخّ، 8- گریه امام(ع) بر او، 9 مرثیه ای بر شهدای فخّ.
درباره محتوای این اثر چند نکته گفتنی است:
نویسنده در مقدمه اش -که آن را در نجف نوشته ولی تاریخ نگارشش را معین نکرده- با یادآوری این نکته که حضرت امام جواد(ع) فرموده است که بعد از واقعه شهادت امام حسین(ع)، برای ما هیچ واقعه ای بزرگ تر از فخّ نیست، افزوده است: کتاب حاضر که تقدیم می شود، عرضه و گزارشی تاریخی از حادثه ای بزرگ و واقعه ای دلخراش است که در نیمه دوم قرن دوم هجری در محلی در مکه معروف به وادی فخّ روی داده است. در این اثر، واقعه مذکور را از جنبه تاریخی و شرائط سیاسی و اجتماعی بررسی کرده ام و در پایان در مورد عوامل اصلی این قیام پژوهش کرده ام که در آن، جمعی از فرزندان رسول الله(ص) قربانی شدند و در آن رهبر علویش امیر مکه و فاتح آن یعنی «ابوعبدالله حسین بن علی بن حسن بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب(ع)» که در سال 169ق به درجه شهادت رسید. این واقعه از آغاز تا پایان همچنان که خواهید دید همانند قیام حضرت امام حسین(ع) است ....
بر طبق پژوهش نویسنده، فرزندان خاندان ابوطالب(ع) با همه کثرت و پراکندگی شان در شبه جزیره عربستان در زمانهای پیاپی هرگاه که فرصت می یافتند و شرائط را آماده می دیدند قیام می کردند و دشمنانشان را تهدید می کردند و شکست دولت غاصب و شکستن شوکت و جلال آن را شجاعانه و با تدبیر، هدف خود قرار داده بودند. گاه و بی گاه شورش و قیامی می شد و مردم را جذب می کرد و خلافت را می لرزاند و عباسیان که با نیروی علویان و دعوت صادقانه آنان و اطمینان مردم به آنها توانسته بودند امویان را نابود کنند و مردمان را به سوی خود بخوانند، اگر می خواستند آشکارا با آنان مقابله کنند و پاسخشان را با شمشیر بدهند، مشکل بیشتر می شد. در این هنگام باید کاری صورت می گرفت و عباسیان چنین تدبیر و سیاست کردند که به بهانه سرکوب برخی از بقایای امویان که در گوشه و کنار سر به شورش نهاده بودند، از ابزارها و تاکتیک های گوناگون بهره بردند و همه شورشیان و قیام کنندگان و از جمله علویان را نیز مدیریت کردند و سرانجام دمار از روزگارشان برآوردند و قلع و قمعشان کردند ....
wikinoor: بطل_فخ