بطقوز. [ ب َ ] ( معرب ، اِ ) معرب پتغوز. گله. ( مؤید الفضلاء ). || گرداگرد دهان. ( مؤید الفضلاء ). || مرغان را منقار خاردار از دهان. ( مؤید الفضلاء ).