بطبطه

لغت نامه دهخدا

( بطبطة ) بطبطة. [ ب َ ب َ طَ ]( ع مص ) آواز کردن مرغابی. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) : و بطبطه بط و قطقطه قطانوای... در جهان بوقلمون متظاهر ساخت. ( دره نادره چ انجمن آثار ملی سال 1341 هَ. ش. ص 11 ). || غوطه زدن مرغابی در آب. ( از ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). || در آب غوطه خوردن. کاملاً در آب فرو رفتن بنحوی که آب از سر بگذرد. ( در مورد شخص شناگر گفته شود و بخصوص درباره غوطه زدن بط در آب بکار رود ). ( دزی ج 1 ص 93 ). و رجوع به بطبطة شود. || ضعیف شدن رای. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) .

پیشنهاد کاربران

بپرس