بطالین
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
همایش بیهوده. همایش بیهودگان. همایش بیهودگی. نشست بیهودگان. نشست و همایش ول، بی ارزش. ناکار. ناکارا. ناکارایی.
گردهمایی تبه، تباهان، تبهگنان، تبهمندان. تبه مندان. بدگده:مجالس البطالین.
گردهمایی تبه، تباهان، تبهگنان، تبهمندان. تبه مندان. بدگده:مجالس البطالین.