بضاضه
لغت نامه دهخدا
بضاضة. [ب ُ ض َ ] ( ع اِ ) آب اندک ، یقال : ما فی السقاء بضاضة. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). آب اندک ، یقال : ما فی السقاءبضاضة؛ در این مشک آب کمی هم نیست. ( ناظم الاطباء ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید