بصلاح اوردن

لغت نامه دهخدا

( بصلاح آوردن ) بصلاح آوردن. [ ب ِ ص َ وَ دَ ] ( مص مرکب ) بصلاح بازآوردن. اصلاح کردن : محمد یحیی بزابلستان رفت با محمدبن طغرل و آن همه کارها بصلاح بازآورد و بسیستان بازگشت. ( تاریخ سیستان ).

فرهنگ فارسی

( بصلاح آوردن ) یا بصلاح باز آوردن اصلاح کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس