( بصلاح آوردن ) بصلاح آوردن. [ ب ِ ص َ وَ دَ ] ( مص مرکب ) بصلاح بازآوردن. اصلاح کردن : محمد یحیی بزابلستان رفت با محمدبن طغرل و آن همه کارها بصلاح بازآورد و بسیستان بازگشت. ( تاریخ سیستان ).