بصل القی

لغت نامه دهخدا

بصل القی ٔ. [ ب َ ص َ لُل ْ ق َ ءِ ] ( ع اِ مرکب ) پیازی است ریزه و پوست او سیاه و برگش شبیه به برگ بلبوس و در طول از آن درازتر است. ( مخزن الادویه ). دیسقوریدوس در رابعه آرد که برگ آن درازتر از برگ بلبوس است و آن ریشه ای است شبیه به بلبوس دارای پوستی سیاه. ( مفردات ابن بیطار و ترجمه فرانسوی آن ). رجوع به بلبوس شود.

فرهنگ فارسی

پیازیست ریزه و پوست او سیاه و برگش شبیه به برگ بلبوس و در طول از آن دراز تر است ٠ دیسقوریدوس در رابعه آرد که برگ آن دراز تر از برگ بلبوس است و آن ریشه ایست شبیه به بلبوس دارای پوستی سیاه ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس