تو بصل نیز هم نمیدانی
بیهده ریش چند جنبانی.
سنایی.
رجوع به پیاز شود. مؤلف مخزن الادویه آرد: پیاز نامند و بهندی نیز بدین نام مشهوراست. ماهیت آن بری و بستانی میباشد، بری آن در چشمه سارها و کوه ها کثیرالوجود و طعم و برگ و بوی آن مانند پیاز و این را بترکی کومران نامند و قویتر از بستانی است و بستانی آن سفید و سرخ و بزرگ بالیده و کوچک میباشد بهترین همه سفید بزرگ بالیده آبدار آن است. ( مخزن الادویه ). || موسیر. قرط. ( دزی ج 1 ص 92 ) .- بصل صغیر ؛ بصل طری. بصل العسقلانی. ( دزی ج 1 ص 92 ).
- شتل بصل ؛ بصل اخضر. ( دزی ج 1 ص 92 ).
|| خود آهنین. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) : و بیاد گوشت قدید خام را پخته میخوردند، و در جستجوی بِرَنج ماشی میگشتند و بیاد پیاز، بصل میخاییدند... ( دره نادره چ انجمن آثار ملی 1341 هَ. ش. ص 309 ). سلامت را از خود نزع و بِکِساءدرع و بصل «اکسی من البصل » مکتسی گشته... ( ایضاً همان کتاب ص 417 ).
- اقلیم البصل ؛ ( اِخ ) در اشبیله است. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ).