بصرا. [ ب ُ ] ( اِخ ) یکی از شهرهای جانب شرقی دجله که تا بغداد ده فرسنگ فاصله داشته وبر اثر تغییر مسیر دجله از آبادی بدور مانده است. رجوع به جغرافیای سرزمینهای خلافت شرقی ، و بصری شود.
بصرا. [ ب ُ ص َ ] ( ع ص ، را ) ج ِ بصیر. ( از ناظم الاطباء ). بینا و نابینا از لغات اضداد است. ( آنندراج ). بینندگان. ( مؤیدالفضلاء ). بینایان. روشن بینان. روشن دلان :
گر عادلی از طاعت بگذار حق رزق
بنگر به بصیرت که درین ره بصرااند.
ناصرخسرو.