بصر افتادن. [ ب َ ص َ اُ دَ ]( مص مرکب )... برکسی ؛ چشم افتادن بر او : لاجرم چون بریکی افتد بصرآن یکی باشد دو ناید در نظر.مولوی.و رجوع به چشم افتادن شود.