بصاقه

لغت نامه دهخدا

( بصاقة ) بصاقة. [ ب ُ ق َ ] ( اِخ ) بصاق. موضعی است نزدیک مکه. ( ناظم الاطباء ). موضعی است نزدیک مکه و آنرا بصاق بدون تا هم گویند. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). و رجوع به بصاق شود.

فرهنگ فارسی

یا بصاق موضعی است نزدیک مکه ٠ موضعی است نزدیک مکه و آنرا بصاق بدون تا هم گویند ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس