بشگرد


معنی انگلیسی:
hunt, hunting

لغت نامه دهخدا

بشگرد. [ ب ِ گ َ ] ( اِ ) شکاری. ( از برهان ). صیاد. شکارچی. ( ناظم الاطباء ). || شکارگاه. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( از انجمن آرا ) ( آنندراج ). || شکار. ( برهان ). صید و شکار. ( از ناظم الاطباء ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- شکار . ۲- شکارگاه . ۳- شکاری صیاد .

فرهنگ معین

(بِ گَ ) (اِ. ) = بشگر: ۱ - شکار. ۲ - شکارگاه . ۳ - شکاری ، صیاد.

پیشنهاد کاربران

بپرس