بشکار
واژه نامه بختیاریکا
پیشنهاد کاربران
بِشکار - واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ )
یادآوری از واژه بِشکاری:
بِش: خوشرو، خوش برخورد - خوشمزه، لذیذ، گوارا
به مانند: خوش و بِش!
معنی: قدردان، سپاسگزار، دست بوس! -
دستِت درد نکنه، دست مریزاد، دستت درست، ایول داری، کارِت درسته، حرف نداری، گُل کاشتی، کارِستون کردی، دست خوش، دمت گرم -
... [مشاهده متن کامل]
شاباش ( شادباش ) ، درود، آفرین، باریکلا، زنده باد، سَرِت سلامت!
نمونه: ما بِشکار شماییم >>> ما دست بوس ( سپاسگزار ) شماییم
بِشکارِت باشه >>> دستت درست!
بِشکار بِهِت >>> زنده باد!
چه کارِ بِشکاری انجام دادی! >>> گُل کاشتی ( کارستون کردی ) !
یادآوری از واژه بِشکاری:
بِش: خوشرو، خوش برخورد - خوشمزه، لذیذ، گوارا
به مانند: خوش و بِش!
معنی: قدردان، سپاسگزار، دست بوس! -
دستِت درد نکنه، دست مریزاد، دستت درست، ایول داری، کارِت درسته، حرف نداری، گُل کاشتی، کارِستون کردی، دست خوش، دمت گرم -
... [مشاهده متن کامل]
شاباش ( شادباش ) ، درود، آفرین، باریکلا، زنده باد، سَرِت سلامت!
نمونه: ما بِشکار شماییم >>> ما دست بوس ( سپاسگزار ) شماییم
بِشکارِت باشه >>> دستت درست!
بِشکار بِهِت >>> زنده باد!
چه کارِ بِشکاری انجام دادی! >>> گُل کاشتی ( کارستون کردی ) !
از کجا آمده است؟ ریشه اش چیست