بشک افتادن. [ ب ِ ش َ اُ دَ ] ( مص مرکب ) بشک شدن. به تردید و دودلی افتادن. شک کردن. رجوع به شک و بشک شدن شود.
در شبهت افتادن ؛ در شبهه واقع شدن. در شک قرار گرفتن :از این روی در شبهت افتاده اندکه صاحب دو قرنش لقب داده اند. نظامی.+ عکس و لینک