بشپولیدن. [ ب ِ دَ ] ( مص ) پراکنده کردن و پریشان کردن. ( ناظم الاطباء ) : آن گیسوی مشکبار خوش بشپول وان چرخ گهرفشان چودریا کن.شرف شفروه ( از جهانگیری و انجمن آرا ).