بشوش

لغت نامه دهخدا

بشوش. [ ب ِ ] ( ص ) فریب دهنده در تجارت و سوداگری. ( ناظم الاطباء ). مکاس کردن در بیع؛ ای تأخیرکردن و فروختن تا بها زیاده شود. ( مؤید الفضلاء ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) اسفند
فریب دهنده در تجارت و سوداگری . مکاس کردن در بیع ای تاخیر کردن و فروختن تا بهار زیاده شود .

پیشنهاد کاربران

بپرس