بشنژه. [ ب ُ ن َ / ن ِ ژَ ] ( اِ ) بشنزه. چنگالی باشد که از آرد کنجد و خرما یا از نان گرم و روغن سازند و اصح این است. ( از برهان ) ( از ناظم الاطباء ). چنگالی باشد که از نان تنک و خرما و روغن بسازند و به یکدیگر بمالند و بخورند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). چنگالی گویند که از نان تنک و خرما و روغن سازند. ( جهانگیری ). چنگالی که از نان تنک و خرما سازند و بعضی گفته اند ارده کنجد و خرما. ( رشیدی ) ( شعوری ج 1 ص 196 و 221 ). غذایی است که از نان و خرما و روغن ساخته میشود و نام دیگرش چنگال است. غذای مذکور با هر دو نامش مخصوص جنوب ایران ( فارس ) است. ( از فرهنگ نظام ) : من بمالم بپای بشنژه روی گویم از دست زخم بریان داد . بسحاق اطعمه ( از انجمن آرا ) ( از جهانگیری ) ( از آنندراج ) ( از فرهنگ نظام ). گر تیر بلا بارد درکوچه ماهیچه از نان سپری سازم وز بشنزه آماجی.