بشلشکه

لغت نامه دهخدا

( بشلشکة ) بشلشکة. [ ب ِ ش ِل ْ ش َ ک َ ] ( معرب ، اِ ) بشلیشکة. بلشکة به لغت یونانی بیخی است سرخ رنگ از انگشت دست گنده تر و هم بیونانی جنطیانا گویند: بول و حیض براند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از دزی ج 1 ص 90 ). مأخوذ ازیونانی ، جنطیانا. ( از ناظم الاطباء ) ( اختیارات بدیعی )( مفردات ابن بیطار ). سیناندیان. کوشاد. جنطیونا. جنتیانا. دواءالحیه. کف الذئب. جنطیانه. جنسیانه. جانطیان. داءالحیة. جنطی الملک. جنتیانه. جنطیانای رومی.و رجوع به فرهنگ فرانسه بفارسی نفیسی و جنطی شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس