بشط

لغت نامه دهخدا

بشط. [ ] ( ع مص ) چمباتمه نشستن. بر پاشنه پا نشستن. ظاهراً بجای بسط باشد. ( از دزی ج 1 ص 89 ).

بشط. [ ب ُ ] ( معرب ، ع اِ ) از فارسی پشت باشد. ( از دزی ج 1 ص 89 ).

فرهنگ فارسی

از فارسی پشت باشد .

پیشنهاد کاربران

بپرس