بشرم

پیشنهاد کاربران

بشرم ؛ از سر شرم. از روی شرم و خجلت. با شرم و حیا :
نرمک نرمک مرا بشرم همی گفت
با بنه میر، قصد رفتن داری.
فرخی.
خدایگان جهان روی را به لشکر کرد
بشرم گفت به لشکر که ای جوانمردان.
فرخی.