بشرح ؛ مشروحاً. بتفصیل. مفصلاً : صاحب بریدی نامزد میشود از معتمدان ما تا او را تمکین تمام باشد تا حالها را بشرح تر بازمینماید. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 283 ) . امیرک بیهقی برسید و حالها بشرح بازنمود. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 362 ) . مسعود دروقت به معمائی که نهاده بود با خواجه احمد عبدالصمد این حال بشرح بازنمود. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 321 ) . بیش قصه این تضریب بشرح بگویم. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 319 ) . آنچه رفته بود بشرح بازگفتم. ( تاریخ بیهقی ) . غلامی که موکل او بوده خواست نامه ای به خانه خویش نویسد و احوال آن سفر بشرح معلوم گرداند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 354 ) .
... [مشاهده متن کامل]
سعدی ثنای تو نتواند بشرح گفت
خاموش از ثنای تو حد ثنای تست.
سعدی.
... [مشاهده متن کامل]
سعدی ثنای تو نتواند بشرح گفت
خاموش از ثنای تو حد ثنای تست.
سعدی.
طولانی و مفصل