بشران

لغت نامه دهخدا

بشران. [ ب َش َ ] تثنیه بشر. ( ناظم الاطباء ). رجوع به بشر شود.

بشران. [ ] ( اِخ ) ابن فورَک نام فورک یحیی است. وی از شاذکونی و محمدبن بکیر روایت کند. رجوع به ذکر اخبار اصفهان ج 1 ص 234 شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس