بشدت
/beSeddat/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
بنهایت و زیاده از حد . یا بقوت و بسختی . یا بزور و جبرا .
مترادف ها
خیلی، بشدت، بافراط
بشدت، به زیرکی، وحدت
بسیار، بشدت، به سختی
بشدت
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
قهراً
به اجبار
به سختی
به اجبار
به سختی
به سختی ، به دشواری، به فراوانی
بغایت