بشترغ

لغت نامه دهخدا

بشترغ.[ ب َ / ب ُ ت ُ رَ / ب َ ت ُ ] ( اِ ) پشتراغ. پشترغ. شبرق. اسپرک را گویند و آن گیاهی باشد که بدان جامه رنگ کنند. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). اسپرک. ( سروری ) ( ناظم الاطباء ). درختی است که آن را اسپرک گویند و قیل گیاهی است که رنگ سبز بدان زنند و آن رنگ را سپرکی خوانند. ( شرفنامه منیری ). و رجوع به فرهنگ شعوری ج 1 ورق 170 شود. || پاره ای از خوشه انگور و خوشه خرما را نیز گفته اند. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( شعوری ج 1 ورق 170 ) ( از ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس