بسیرا

لغت نامه دهخدا

بسیرا. [ ] ( اِخ ) ناحیتی است بفارس : مرغزار بید و مشکان ناحیت بسیراست و سردسیر است. طولش هفت فرسنگ در عرض سه فرسنگ و علفزار عظیم دارد. ( نزهةالقلوب چ 1331 هَ. ق. لیدن ص 135 ). مرغزار بید و مشکان ، مرغزار نیکو است و ناحیتی است آنجا بسیرا گویند سردسیر است. طول آن هفت فرسنگ در عرض سه فرسنگ. ( فارسنامه ابن البلخی چ 1339 هَ. ق. کمبریج ص 155 ). کمه و فاروق و بسیرا شهرکی است و دیههاء بزرگ و نواحی و هوای آن سرد است معتدل و آبهای روان خوش دارد و میوه ها باشد از هر نوعی و نخجیرگاه است و همه آبادانست و بحومه آن جامع و منبر است. ( فارسنامه ابن البلخی چ 1339 هَ. ق. کمبریج ص 125 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس