بسیارهوش ؛ پرهوش. هوشمند :
بگفت این سخن مرد بسیارهوش
سپهدار خیره بدو داد گوش.
فردوسی.
تو ای مهربان باب بسیارهوش
دو کتفم به درع سیاوش بپوش.
فردوسی.
برفتند گردان بسیارهوش
پر از درد با ناله و با خروش.
... [مشاهده متن کامل]
فردوسی.
بحمداﷲ این شاه بسیارهوش
که نازش خر است و نوازش فروش.
نظامی.
بگفت این سخن مرد بسیارهوش
سپهدار خیره بدو داد گوش.
فردوسی.
تو ای مهربان باب بسیارهوش
دو کتفم به درع سیاوش بپوش.
فردوسی.
برفتند گردان بسیارهوش
پر از درد با ناله و با خروش.
... [مشاهده متن کامل]
فردوسی.
بحمداﷲ این شاه بسیارهوش
که نازش خر است و نوازش فروش.
نظامی.
باهوش.
اَز آن نامدارانِ بِسیارهوش
یِکی بود بینادِل وُ تیزکوش
فِردُوسی
اَز آن نامدارانِ بِسیارهوش
یِکی بود بینادِل وُ تیزکوش
فِردُوسی