بسیارموی

پیشنهاد کاربران

بسیارموی. ( منتهی الارب ) : یزید مردی بود درازبالا و ضخیم و بسیارموی. ( مجمل التواریخ والقصص ) . معاویةبن یزید مردی بود به لون اسمر و بسیارموی. ( مجمل التواریخ والقصص ) .
بسیارموی ؛ انسان یا جانوری که موی فراوان دارد. اَزَب. ( منتهی الارب ) : علفوف ؛ مرد درشت. . .

بپرس