بسیار سرد


معنی انگلیسی:
frigid, arctic, freeze, gelid, ice-cold, icy, stone-cold

مترادف ها

frigid (صفت)
خنک، منجمد، بسیار سرد، دارای اندکی تمایل جنسی

icy (صفت)
خنک، بسیار سرد، یخی، پوشیده از یخ

gelid (صفت)
بسیار سرد، یخ کرده، کاملا سرد و بسته شده

hyperborean (صفت)
بسیار سرد

فارسی به عربی

متجمد

پیشنهاد کاربران

( as ) cold as a witch's tit
( as ) cold as a well digger's ass ( in January )
ب معنای دیگری دارای عاطفه کم در رابطه و کم توجه ب معنی خیلی سرد است
شخلیز. [ ش َ] ( اِ ) سرمای سخت بود. ( لغت فرس اسدی ) : از دوری تو دیر شدم ای صنم آگاه چون قصد تو کردم شخلیزم زد بر راه . ( از لغت فرس اسدی ) . فرهنگهای دیگر این کلمه را شجلیز ضبط کرده اند.

بپرس