ب معنای دیگری دارای عاطفه کم در رابطه و کم توجه ب معنی خیلی سرد است
شخلیز. [ ش َ] ( اِ ) سرمای سخت بود. ( لغت فرس اسدی ) : از دوری تو دیر شدم ای صنم آگاه چون قصد تو کردم شخلیزم زد بر راه . ( از لغت فرس اسدی ) . فرهنگهای دیگر این کلمه را شجلیز ضبط کرده اند.