بسگوی. [ ب َ ] ( نف مرکب ) یاوه گوی و پرحرف و آنکه سخن را به درازا می انجاماند. ( ناظم الاطباء ). بسیارگو و پرگو. ( آنندراج ). مِکثار. رجوع به شعوری ج 1 ورق 199 و بسیارگوی شود.