بسکلیدن

لغت نامه دهخدا

بسکلیدن. [ ب َ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص ) در آغوش گرفتن. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || غلغلیج کردن. ( ناظم الاطباء ). مدغدغ ساختن و به چنگال نواختن. ( آنندراج ). غلغلک دادن و رجوع به غلغلج و غلغلیج و غلغلیچه در برهان و لغت نامه شود. || نوازش نمودن. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران