دیکشنری
مترجم
بپرس
بسوختن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بسوختن. [ ب ِ ت َ ] ( مص ) محترق شدن. سوختن. || سوزانیدن. محترق ساختن. رجوع به سوختن شود.
فرهنگ فارسی
محترق شدن ٠ محترق ساختن ٠ سوختن ٠ سوزانیدن ٠
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها