بسوت

لغت نامه دهخدا

بسوت. [ ب ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان باهو کلات بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار بادویست تن سکنه. آب آن از باران و محصول آنجا جو، لبنیات و حبوب است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

گویش مازنی

/basoot/ سوخته

پیشنهاد کاربران

بپرس