دیکشنری
مترجم
بپرس
بسمل کردنی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بسمل کردنی. [ ب ِ م ِ ک َ دَ] ( ص لیاقت مرکب ) ذبیحه. ( دهار ). کشتنی. سربریدنی.
فرهنگ فارسی
ذبیحه . کشتنی . سر بریدنی .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها